۱۳۸۸ بهمن ۵, دوشنبه

نسل شجاعان

در ون نشسته ام وبه محل بازجویی می رویم دخترکی 23 یا 24 ساله روبرویم نشسته است گونه سمت راستش را آتل بسته اند گونه سمت چپش کبود است به دستش نگاه می کنم آن هم کبود است نا خود آگاه
چشم هایم پر از اشک می شود نگاه هم می کند می گوید بی شرف ها فکر می کنند با کتک ساکت می شوم
اوین24/10/1388

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر