۱۳۸۸ مهر ۲۱, سه‌شنبه

بیت معظم خودمان5(ما گرفتار تفاسیرو گارسیا گرفتار پارازیت)

دیشب کمی حالمان بد شد مجبور شدیم طبیب خبرکنیم گفتند چیز خاصی نیست الحمد لله اما خودمان نگرانیم نمی دانیم بعد از ما این مردم بابیت معظممان چه که نمی کنند بهتر است سفارشاتمان راسریعتر بکنیم اما چه فایده هر چه ما می گوییم اینها یک چیز دیگر برداشت می کنندما می گوییم هر چه در این کشور است مال بیت ماست فردا می نویسد آقا گفته مال بیت المال است مال مردم است مردم کیلویی چند ما منظورمان بیت خودمان است ما خودمان ماندهایم چرا همه در تفسیر کلام ما مانده اند درست است که ما خودمان به تنهایی عقل کل هستیم اما فکر نمی کنیم بقیه اینقدر خنگ باشند مثل همین الان ما خودمان می گوییم که اینها که در خیابان شعار میدهند به دنبال سرنگونی ما هستند خود مردم که در شعارهایشان همین را می گویند حتی گارسیا بعد از چند ماه همین را فهمید اما سیدسبز هی می گوید مردم مخالف سرنگونی هستند واقعا کسی نیست قضاوت کند که چه کسی با مردم هم صدا تر است ما یا او در همین فکر هستیم که گارسیا می آید کنارمان میگویدقبلم رو بردی نوش جونت ولی جون من برو گوشوارهاتو بزار توگوشت می گوییم بله ! میگوید اگه این دوست نداری آقا بریم تو فاز بندری و دائم مپرد بالا وپایین به وحید میگوییم این چه مرگش شده میگوید نمی دانم آقا از صبح به من میگه برو بیارش آون دختر خاله ات رو مجی جان با نسیه میپرند تو وگارسیا را میگیرند می برند بیرون و او هنوز رو به ما فریاد می زند بیا لپم رو بکون بوس خودت نکون لوس بلاخره می برندش بیرون به مجی جان می گوییم چه شده می گوید اطبا گفته اند تاثیرات پارازیت های ماهوارای سپاه است بیچاره گارسیا خودش خوب بود این جور هم شد تا بعد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر