۱۳۸۸ آبان ۱۷, یکشنبه

راهکار جنبش خشونت یا نفی خشونت

اینروز ها در بین دوستان صحبتهای زیادی دیدم در استفاده از خشونت ویا عدم استفاده ازآن وراهکارهای که با طرح اینگونه مسائل درجهت پیش برد جنبش به آن پرداخته شد اما به نظر من باید قبل از هر چیز برای رسیدن به راهکاری مناسب ابتداباید به دیدگاه حاکمیت نظر دوخت ودید اوچگونه به این حرکت مردمی می نگرد بعد به رهبران جنبش نگریست ودر مرحله آخر به دیدگاه تاثیرگذار ترین قشر یعنی مردم معترض نگریست
ابتدا حکومت: حکومت به این جنبش اعتراضی همانگونه که در کلامش مشخص است به چشم شورش خیابانی ماند آنچه در افزایش قیمت بنزین یا حرکتهایی از قبیل بوجودآمد نگاه می کند شورش در جامعه شناسی سیاسی تعریف خاص خود را داردحرکتی احساسی فاقد پشتوانه فکری ودربین معترضین متفکرین جامعه را نخواهید دید درسخنان رهبر ی این جملات به وفور دیده می شود در بهترین شرایط ایشان معترضین رااینگونه توصیف می کنند جوانان احساستی وتحریک شده توسط رسانه های بیگانه یعنی تشکیل دهندگان صف این نبرد فاقد تفکر هستند وستادآن مزدوران عوامل بیگانه هستند در عمل حکومت چگونه برخورد می کند مانند برخورد باشورش خیابانی سرکوب شدید آنگونه که می بینیم حرف آخر را همان اول میزند بطوری که با سرکوب شدید ودستگیری راهپیمایان سکوت به نتیجه دلخواهش می خواهد سریع ودر آنی برسدودر پی آن به معترضین در باز داشتگاه تجاوز میکند ،شکنجه می دهد عریان در خیابان رها می کند دراصول جنگ روانی رها کردن اسیر مورد شنکجه واقع شده تنها به یک علت است ایجاد رعب و هراس دربین معترضین پس حکومت به خوبی می داند مطالبی که می خواهد دربین مردم شایع شود باید بر سر آزاد شدگان آورده شده باشد اما نتیجه چه شد معکوس شد کسانی که بر دهان برچسب سکوت زده بودند نه تنها بر چسب ها را کنند نه برای گرفتن رای بلکه اینباربرای گرفتن جان رهبرفریا دزدند و پلاکارد رهبر را جایگزین پرچم آمریکا در زیر فد م هایشان نمودندو هر آنجه خواستندشعار دادند پس حاکمیت در تحلیل دچار اشتباه شده است تحلیل گران واقع بین یا نیستند یا جسارت بیان ماوقع را برای سران حکومت را ندارند درهر صورت آنچه وجودددارد یک حرکت با پشتوانه فکری است دلیل آن بالندگی این حرکت از پنج ماه پیش است تاکنون بدون وابستگی نه تنها به رسانه های غربی یلکه حتی به روشنفکران درون است بینینه اینکه رسانه ها که اسیر پارازیت هستند ورهبران چه در زندان وچه آزاد شده کسی گفته جدیدی رابیان نکرده که تحرک خاصی علاوه برآنچه بوده ایجاد کندحتی کار به جایی رسیده رانده شدگان از وطن را هم تهدید می کننداما آقایان باید بدانند این یک حرکت فکری است نه یک شورش خیابانی این را باید بپذیرید اما آنچه از رفتار حاکمیت منتج می شود آرزومندی حاکمیت در سیرسوق دادن این حرکت مردمی به سمت گروه های چریکی وحرکتهای خشونت طبانه جهت مشرعیت در سرکوب بیشتر است
دوم رهبران کروبی موسوی وخاتمی با آنکه به مردم ونظر آنها می اندیشند به این نکته باید توجه داشته باشنداین درست است که شما برای رسیدن به پیروزی جمهوری اسلامی زحمت کشیده اید اما باید در مقابل رای مردم آنقدر متواضع باشید که حتی اگر خواهان برگشت فرزند کسی باشند که شما را در سیاه چال انداخته باشد وحتی اگر این مردم روزی بخواهند همین رهبر فعلی حاکم باشد باید همه ما تمکین عملی به نظر مردم داشته باشیم وان را بیاموزیم این تنها راه حل ممکن است مردم کلمات زیاد وکم را خودشان به جمهوری ویا هر حاکمیتی می افزایند نه ما به گونه ای رفتار کنید که اگر روزی دیدید مردم به سمت بیراه خشونت می روند از شما تبعیت کنند وبه دستور شما بر گردند اما گفتن یک نکته یاقی می ماندو آن اینکه ما باید خوشحال باشیم رهبران کنوینی عوام فریب نیستند پوپولیستی رفتار نمی کنند در اوج جنبش نظر خود را می گویند حتی اگر بیان این نظرات باعث ریزش اطرافیانشان باشد
سوم مردم: این جنبش شما قطع به یقین برعکس خلف آن دارای پیبشینه فکری است ابتدا به زبان اصلاح آمد وحکومت به حذف آن پرداخت وحال که حکومت اصلاح را نپذیرفت اینبار به بنابرگفته سران حاکمیت به روش نرم مسالمت آمیز آمده است اگر نپذیرد راه دیگر واستفاده از روش های موثر بسیار است اما ما چه باید بکنیم روش مسالمت آمیز و پرهیز از آنارشیزم اجتماعی بهترین راه موجود است آنچه باعث از دست دادن مشروعیت داخلی وخارجی حاکمیت می شود همین راه می تواند باشد نمی دانم شما در طی این چند مدت به نقاط دور افتاده این مملکت سفر کرده اید جاهای که به خاطر فقرو محرومیت شدید حاکمیت طرفداران سنتی خود را داشت من به خاطر نوع شغلی که دارم رفته ام مردمی که یک روزی بعلت چند بمب گذاری و نشان دادن آن از سیمای میلی از کلیه مخالفین حاکمیت متنفر شده بودند حال بادیدن خشونت وافر نظام در خیابانها یا زبان به انتقاد گشوده اند یا حداقل با اعلام بی طرفی از نظام برائت می جویند جز معدودی که به خاطر منافع شخصی در زبان اظهار ارادت می کنند. آیا در صورت نشان دادن حرکت خشن از سوی مردم جنبش می توانست به رشد وبالندگی برسدآیا نتیجه حرکت خشن جز حصول نتایج آنی وکوتا مدت چه نتیجه ای میتواند داشته باشد فکر می کنید حاکمیت آرزوی این راندارد که کامران دانشجو یا محصولی ویا حتی خود احمدی نژاد را قربانی کند تا وجاهت بخرد کافی است به گذشته نچندان دور نگاهی کنید اینا هر حرکتی را خواستند خاموش کنند باآن چه کردند خاطرات کیانوری را بخوانید پیر مردان حزب توده را متهم به کودتا کرده از درون منزل ایشان اسلحه و مهمات کشف کردندوهزران نفر را درسال 68 به اتهام معدود بمب گذاری یک عده خاص به چوبه اعدام سپردند همین اعدامیهای اخیر اگر نبود بمب گذاری شیرازکه نمی دان کار که بود آیا اینها جسارت صدور حکم اعدام داشتند پس خشونت راه حل نیست مطمئن باشید همین روشی که شما در پیش گرفته اید شاید کمی زمان ببرد اما مثمرثمرترین روش خواهد بود ایمان دارم نفی خشونت ما را به نتیجه خواهد رساند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر