۱۳۸۸ آذر ۲, دوشنبه

خنک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر


به بهانه صدور حکم زندان وتبعید احمد زیدآبادی :احمد جان همه چیزی را در طبق آزادی نهادی ویک تنه ایستاده ای که چه ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه وز میان تیغ به ما آخته ای یعنی چه چرا احمد چرا هرچه خواستند نگفتی ما که باور نمی کردیم تو به غمزه ای ناموس بازار سامری شکسته ای بیبین چگونه چو مار زخم خورده کرده ای ایشان را حالا خوب است ما را محروم کرده ای 6 سال زندان و5 سال تبعد در گناباد و خودت را راحت که خواب از چشمان بازجو و آقا گرفته ای امید که بهار آزادی نزدیک باشد وگرنه ما را تاب دوری نیست

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر